با سلام به همه دوستان عزیزم، شعری که سالها قبل برای حضرت عباس سرودم را تقدیم می کنم، البته این شعر قبلا در دوران دانشجویی در گاهنامه دارکوب درج شده بود. اما شعر:
جمال تو دیده ام و ترک خواب خواهم کرد
شکاف فرق تو دیده ام و دل کباب خواهم کرد
سکوت بود و سیاهی، تو تشنه لب رفتی
به حرمت لبهای تشنه،ترک آب خواهم کرد
بروجرد 1381/11/28
با احترام مجدد امید صدر.
مـن آواره ی نـاکـجـــــایـی تــریــن ردّپــــایــم
چه بـی انتهـــایم خـدایــا، چه بی انتهــــایـم
مـــرا دارد از خــود تهــی می کنــــد ذرّه ذرّه
همان حسّ گنگی که می جوشد از ژرفنایم
پُــــرم از غریبـیّ و لبـــریزم از بـی شکیبــی
خدایـا نمی دانـم امشـب کیام، در کجــایم
من و جستجوی تو ای نبض پنهان هسـتی
کجــای زمیــن و زمــانی؟ بگـــو تـا بیــــایم
بگــو از کجـای دلــم می وزی، سایه روشـن
کـه مـن بــا غریبــانگـی های تـو آشنــــایـم
کبودای زخمی که گل می کنی در سـکوتم
بنفشای بغضی که سر می کشی از صدایم
چو یک قاصـدک در پریشانی دسـت طوفان
در آشــوب بی ســـاحل یـادهـایت، رهـــایم
چو فانوس چشـمانم از آتش و انتظار است
بیــــا، ورنـه تا صبـح می پـژمـرد روشنـــــایم
هنــوز این منـم خیــره بر امتـــداد همیشه
که روزی تـو می آیی از آنسوی لحظه هایم
استاد روزبه از شعرای بزرگ بروجرد هستند سلامت و پایدار باشند
درباره این سایت